تشخیص اصل و فرع در اقتصاد و تولید

مهرداد اکبریان، رییس انجمن سنگ‌آهن

مهرداد اکبریان

تشخیص اصل و فرع در اقتصاد و تولید

شرایط اقتصاد ایران این روزها بیشتر از هر زمان دیگری اهمیت و ضرورت توجه به صادرات را آشکار کرده‌است؛ کمبود تقاضای کل در بازار داخل، نبود ظرفیت‌های اشتغال‌زا، کمبود منابع دولتی برای ایجاد زیرساخت‌ها و… از جمله عواملی هستند که خروج از وضعیت فعلی را در گروِ توجه جدی به صادرات کرده‌اند.

تولیدکنندگان در دنیای امروز اگر خود را تنها به بازار داخلی بدانند قطعا بازنده خواهندبود حتی در تأمین نیازهای همین بازار. تولید در دنیای امروز صادرات‌گرا است و به بازارهای خارجی نگاه می‌کند حتی اگر بازار داخلی هم مطلوب باشد. توجه تولیدکنندگان موفق دنیا البته تنها معطوف به صادر کردن محصولات تولیدی نیست بلکه تولیدکنندگان حتی در تأمین نیازها و نهاده‌های تولید هم به بازارهای جهانی توجه دارند چرا که در یک کلام، تولید در دنیای امروز مقوله‌ای فرامنطقه‌ای و سیال است. نمی‌توان برای یک کالا محل مشخصی را به عنوان محل تولید تعیین کرد. این “برندها” هستند که در اقتصاد جهانی به یک کالا اصالت و بازار می‌بخشند فارغ از اینکه آن کالا در کدام منطقه و کشور و…. تولید شده‌باشد.

در دنیای امروز پیدایش مجموعه فعالیت‌های یک یا چند شرکت که هر مرحله آن به ایجاد ارزش منجر می‌شود و در دل خود فعالیت‌هایی مانند طراحی، تولید، بازاریابی، توزیع و خدمات پس از فروش را دارد، یک زنجیره ارزش تشکیل می‌دهد. این زنجیره اگر شرکت‌های متعددی را در جغرافیایی بسیار وسیع دربر داشته باشد، زنجیره جهانی ارزش را تشکیل می‌دهد. یکی از نمادهای این زنجیره، افزایش اهمیت و سهم کالاهای واسطه‌ای است و به همین خاطر هم آمارها نشان‌می‌دهد بیش از دوسوم تجارت جهانی را در سال‌های اخیر خرید و فروش کالاهای واسطه‌ای تشکیل می‌دهد.

تولیدکنندگان ما هم باید بر همین مبنا رفتار کنند یعنی ایجاد زنجیره ارزش برای تولیدات خود خصوصا در شرایط فعلی اقتصاد کشورمان. خوشبختانه به دو جهت، ایجاد چنین زنجیره‌هایی در ایران از زمینه‌های مناسبی برخوردار است؛ بهره‌مندی از ذخائر معدنی و زیرزمینی فراوان و رفع نسبی موانع بین‌المللی با اجرای برجام.

به همین اعتبار تولیدکنندگان مواد معدنی و سایر حلقه‌های زنجیره این محصولات می‌توانند با ایجاد زنجیره‌های ارزش، سهم خود را در بازارهای صادراتی افزایش دهند و روند کنونی را که متأسفانه چندان به سود صادرات کشورمان نیست تا حدودی زیادی متوقف و معکوس کنند.

در این راستا اصلی‌ترین معیار و ملاک برای تشخیص فعالیت‌های سودآور و مناسب، سهمی است که هر فعالیت یا سرمایه‌گذاری می‌تواند در ایجاد ارزش افزوده ایفای کند. بر این اساس وارداتی یا داخلی بودن نهاده‌های تولید و قیمت تمام‌شده اگرچه مقولاتی مهم هستند ولی در اولویت نخواهند بود چرا که قرار داشتن در یک زنجیره ارزش بزرگ، بخش زیادی از هزینه‌ها را کم و به بازدهی کمک می‌کند.

این نکته ظریف همان مسئله‌ای که طی چند سال اخیر در راهبردهای کلان کشورمان در قالب اقتصادمقاومتی و تاب‌آوری اقتصادی از سوی عالی‌ترین مقامات نظام دائما تذکر داده‌می‌شود و متأسفانه بعضا دچار برداشت‌های نادرستی هم شده‌است. تولیدکنندگان ما باید به این باور و آگاهی برسند که ایجاد ارزش افزوده در اقتصاد امروز اصل غیرقابل خدشه‌ای است که سایر مقولات فرع بر آن هستند.




پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *