چند روزی از سخنرانی سراسر توهین و افترای رئیسجمهوری آمریکا علیه کشورمان میگذرد و واکنشها به سخنان ترامپ تا حدودی فروکش کردهاست. بدون شک عکسالعملهای یکپارچه به اهانتها و خصومتورزیهای این مرد نالایق در داخل و خارج از ایران از بزرگترین نشانههای حقانیت ایرانیان و نظام جمهوریاسلامی در دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای و دفاع از منافع بود که به گویاترین شکل بروز و ظهور یافت و جلوهای موفق از افکار عمومی کشور در مقابله با تهدیدهای دشمن خارجی به نمایش گذاشت.
گذشته از این جنبه اما بدون شک دولت ترامپ نقشههایی برای اعمال فشار بر کشورمان کشیده که خنثی کردن آنها نیازمند تدبیر و عقلانیت است و نمیتوان برای مقابله با آنها تنها به واکنشهای مقطعی و احساسی بسنده کرد.
همانگونه که رئیسجمهور و مسئولان آمریکایی به وضح بیان میکنند، این بار هم اهرمهای اقتصادی و تحریمهای بانکی و تجاری، کلیدیترین ابزارهایی هستند که دولت ترامپ قصد دارد برای اعمال فشار بر ایران از آنها استفاده کند.
تأکید آمریکاییها بر استفاده از همان شیوههای قبلی اگرچه حاوی این پیام پنهان است که ابزار و وسیله دیگری برای تحت فشار قرار دادن ایران در اختیار ندارند و ناگزیر به سمت تحریمها رفتهاند اما از این واقعیت هم نباید غفلت کرد که ابزار تحریمها هر قدر هم نخنما و کُند شده باشد، میتواند آسیبهایی به روند رشد و توسعه اقتصادی کشور ما وارد کند.
لازم است صراحتا تأکید کنم بر خلاف آنچه برخی تبلیغ و تلقین میکنند، برجام در همان حد ناقص و پر اشکالی که اجرا شده، گشایشهای بزرگی در اقتصاد ایران ایجاد کردهاست که بازگشت اقتصاد کشور به پیش از برجام را حتی در صورت خروج آمریکا از این توافق و اعمال مجدد تحریمها، ناممکن کردهاست.
سرمایهگذاریها و قراردادهای متعدد کشورها و شرکتهای اروپایی با ایران پس از برجام، حضور مؤسسات رتبهبندی اعتباری و اندازهگیری ریسک اقتصادی در کشور و برقراری مجدد ارتباط با نهادهای بینالمللی اقتصادی مانند صندوق بینالمللی پول و بانکجهانی از جمله محکمترین موانع جلوگیری بازگشت به شرایط پیش از برجام بحسابمیآید.
با این حال نمیتوان انکار کرد که شرایط همکاریهای اقتصادی کشورها و شرکتهای خارجی با ایران پس از سخنان ترامپ و غبارآلود شدن آینده برجام قطعا با قبل تفاوت کردهاست.
دنیا دنیای تجارت و منفعت است و نباید انتظار داشت کمپانیهای بزرگ بینالمللی ریسک همکاری با ایران را در شرایطی که دولت و اقتصاد آمریکا، هرگونه همکاری با ایران را جریمه و مجازات میکنند، نادیده بگیرند. در خوشبینانهترین حالت، شرایطی که طرفهای خارجی از این به بعد برای همکاری با کشورمان مطرح میکنند بسیار سختگیرانهتر خواهدبود و امتیازهای بیشتری مطالبه میکنند.
اینها واقعیتهایی است که در عین حفظ همدلی و وحدت در داخل کشور نباید مغفول واقع شود و لازم است تدابیر لازم را برای کاهش اثرات آنها اندیشید.
چاره اصلی البته روشن است؛ تقویت تابآوری اقتصادی یا همان که در ادبیات رسمی ما از آن به اقتصادمقاومتی تعبیر میشود. این راهبرد اما در عین وضوح و اتفاقنظر درباره آن طی سالهایی که بالاترین مقامات سیاسی کشور از ضرورت آن سخن گفتهاند، کمتر بدرستی مورد توجه قرار گرفتهاست. آفت اصلی هم برخورد شعاری و تبلیغاتی با این راهبرد کلیدی است که متأسفانه دولتها در مقاطع مختلف سردرمدار آن بودهاند.
تشکیل انواع ستادها و کارگروهها و دایر کردن معاونتها و… در دستگاههای دولتی به اسم اقتصاد مقاومتی و ارائه گزارشها و آمارها از اقدامات انجام شده در این راستا اگرچه میتواند مفید باشد ولی قطعا کافی نیست.
نکته اصلی درک صحیح مشکلات اقتصاد کشور و تلاش برای رفع آنهاست. هر اقدامی بدون شناخت مشکلات اصلی، هر اندازه هم با نام اقتصاد مقاومتی انجام بگیرد، راهگشا نیست چنانکه تا کنون هم آنقدر که باید و شاید نبودهاست.
متأسفانه بسیاری از مسئولان، تحقق اقتصادمقاومتی را در پولپاشی و توزیع منابع بیشتر میدانند بدون آنکه تصور دقیقی از سرنوشت منابع توزیعشده داشتهباشند. این در حالی است که تحقیقات و آمارها بروشنی نشانمیدهد بهرهوری سرمایه در اقتصاد ایران با متوسط جهانی بسیار فاصله دارد و علیرغم اینکه طی ۵ سال گذشته، سرمایهگذاری صورت گرفته در اقتصادایران بیشتر از متوسط جهانی بوده، خروجی این سرمایههای در افزایش تولید ناخالص داخلی حدود ۲۶ درصد و بسیار کمتر از متوسط کشورهای مشابه ایران بودهاست. این واقعیت یعنی کمتر از ۳۰ درصد منابع در کشور ما تبدیل به ثروت مولد میشود و اگر بخواهیم واقعا اقتصاد مقاومتی را در ایران پیاده کنیم باید به دنبال افزایش این بهرهوری باشیم.
این تنها گوشهای از واقعیتهای اقتصاد ایران است که در مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی به آن توجه شود و الا شبیه همین موارد را میتوان در بهرهوری نیرویکار، بهرهوری ماشینآلات، قیمت تمامشده پول در شبکه بانکی، ضعف بازار سرمایه در تأمین مالی، پیامدهای رقابت دولت با بخشخصوصی، ناتوانی بخشخصوصی در انجام مسئولیتهای اقتصادی و…. بیان کرد.
امروز اقتصاد ایران بیش از ساعت ۲۰٫۱۵ دقیقه جمعه گذشته به اقتصاد مقاومتی نیاز دارد نه به این خاطر که رئیسجمهور نالایق کشوری مانند آمریکا ما را تهدید کردهاست بلکه به این دلیل که عبور از تنگناهای اقتصادی و تحقق آنچه ما و فرزندانمان لایقش هستیم، مستلزم افزایش توان اقتصاد ایران است و افزایش توان اقتصادی ما در گروی تابآوری بیشتر اقتصاد.