مانور دلاری بانک‌مرکزی برای نیمه آبان

یافتن پاسخ روشنی برای این سؤال که قیمت ارز طی روزها و ماه‌های آینده چه سمت و سویی خواهد یافت، تقریبا ناممکن است و فقط می‌توان بر اساس شواهد و قرائن برای این دو سؤال پاسخ‌هایی حدس زد که آیا قیمت ارز باز هم کاهش می‌یابد و تا کجا؟

مانور دلاری بانک مرکزی

مانور دلاری بانک‌مرکزی برای نیمه آبان

به گزارش حکاک، اگر تا سه روز قبل این سؤال که “دلار چقدر دیگر گران می‌شود” پرسشی دائمی و همگانیِ مردم و فعالان اقتصادی بود، از روز سه‌شنبه اینکه “دلار چقدر ارزان‌تر می‌شود” به سؤالی رایج تبدیل شده‌است. انگار قرار نیست مردم ایران آرامش و آسایشی را در سایه ثبات اقتصادی تجربه کنند و دائما باید دل‌نگران از دست رفتن ارزش دارایی، قدرت خرید و ثروتشان باشند چه آن هنگام که دلار با جهش‌های شبانه رکوردهای تازه‌ای ثبت می‌کرد و چه اکنون که با ریزش‌های روزانه خریداران خرد دیروز را به تشویش می‌اندازد.

به هر روی، اینکه آیا روند کاهشی قیمت ارز مانند دو روز قبل باز هم ادامه خواهد یافت یا از شیب کاهشی آن کم می‌شود؟ در صورت تداوم کاهش قیمت، کف این نزول کجا خواهد بود؟ آیا این کاهش محسوس نتیجه اقدامات بانک‌مرکزی و دولت است یا محصول تغییر جهت فضای عمومی؟

پاسخ این پرسش‌ها هر چه باشد، می‌تواند مبنای رفتار جامعه در روزهای آینده مخصوصا روزهای حساس منتهی به نیمه آبان ماه باشد بنابراین تحلیل آنچه طی این چند روز اتفاق افتاده و بررسی سناریوهای محتمل، نقش مهمی در شکل‌دهی انتظارت عمومی خواهدداشت.

دلار چرا در مسیر نزولی قرار گرفت؟

بنظرمی‌رسد همزمانی و سپس هم‌افزایی چند عامل و علت در کنار یکدیگر به تغییر مسیر قیمتی دلار منجر شد؛ اولین و البته مؤثرترین علت که کمتر نیز به آن پرداخته شده، تزریق مقداری ارز به بازار توسط بانک‌مرکزی بود. امیر باقری معاون بانک، بیمه و شرکت‌های دولتی وزارت اقتصاد دقیقا یک شب قبل از آغاز سقوط ارز در بازار یعنی دوشنبه شب در یک برنامه زنده تلویزیونی از دستور رییس‌جمهور برای تزریق۵ میلیارد دلار دربازار خبر داده بود. به گفته وی “هدف از این تزریق، کاستن از قیمت دلار تا مرز قیمتی شهریور سال گذشته است”.

هنوز مشخص نیست این مقدار ارز توسط بانک‌مرکزی به بازار تزریق شده یا نه ولی به هر حال نمی‌توان از کنار تأثیری که تزریق حتی مقداری از آن هم بر بازار براحتی گذشت. این تأثیرگذاری به خصوص در شرایطی که از فروردین ماه تقریبا هیچ تزریق مستقیمی به بازار انجام نشده بود، بسیار قابل تأمل است.

به این ترتیب در واقع بانک‌مرکزی با تزریق ارز به بازار و شکستن روند صعودی، زمینه باورپذیری جریان تبلیغاتی را که از هفته گذشته با یادآوری پیامدهای قبول قطعنامه ۵۹۸ بر قیمت دلار، افکارعمومی را تلویحا برای احتمال کاهش قیمت ارز آماده کرده بود، فراهم آورد و نتیجه این شد که بلافاصله بعد از آشکار شدن نشانه‌هایی هرچند ضعیف از کاهش قیمت در اثر آغاز تزریق به بازار، مردم این کاهش را سرآغاز تحقق شایعات هفته قبل تلقی کردند و برای فروش به بازار سرازیر شدند، همین هجوم و افزایش عرضه نیز باعث شد کاهش قیمت ادامه پیدا کند.

در کنار این عوامل، انتشار اخبار مثبتی از پیشرفت در مذاکرات نفتی و بانکی با اتحادیه اروپا، افزایش احتمال تصویب لوایح مربوط به اف‌ای‌تی‌اف در مجلس و… مزید بر علت شد تا فضای روانی مناسبی برای تشدید روند نزولی قیمت ارز فراهم شود.

آیا کاهش قیمت دلار ادامه پیدا می‌کند؟

پاسخ این پرسش تا حدود زیادی در دل مسائل مطرح شده در پاسخ سؤال قبل مستتر است؛ اگر دولت و بانک‌مرکزی بتوانند شرایط روانی حاکم بر بازار را بدرستی مدیریت کنند تا انتظار افزایش قیمت مجددا به بازار بازنگردد، اگر بانک‌مرکزی از اختیارات تازه‌ای که برای دخالت در بازار به این بانک داده شده بدرستی استفاده کند و در صورت لزوم و به شکل صحیح در بازار حضور پیدا کند، اگر نمایندگان مجلس با درک هوشمندانه شرایط لوایح مرتبط یا اف‌ای‌تی‌اف را تصویب کنند قاعدتا می‌توانیم امیداور باشیم که کاهش قیمت داوم پیداکند.

علاوه بر این اگر بانک‌مرکزی در استفاده صحیح از اختیارات و ابزارهایی که بتازگی در اختیارش قرار گرفته به‌موقع و صحیح اقدام کند، می‌توان انتظار داشت که شاهد از بین رفتن زمینه‌های سفته‌بازی و التهاب در بازار ارز باشیم. مهم‌ترین این اختیارات و ابزارها، صدور مجوز انجام عملیات بازار باز است که به بانک‌مرکزی امکان می‌دهد با صدور اوراق مشارکت ارزی و خرید و فروش مدیریت شده آن، هم عطش حفظ ارز پول را پاسخ دهد هم تقاضای ارز اسکناسی را کاهش دهد.

بیشتر بخوانید:

اولتیماتوم بانک‌مرکزی به بانک‌هایی که دستشان در جیب مردم است

بازار ثانویه؛ ناجی ریال یا اشتباهی دیگر؟

طغیان سپرده‌های بانکی، اقتصاد ایران را تهدید می‌کند

به هر ترتیب بنظرمی‌رسد اتفاقات چند روز اخیر و بازگشت بخشی از ارزهای خانگی به چرخه اقتصاد چه محصول برنامه‌ریزی بانک‌مرکزی بوده باشد چه همزمانی اتفاقی رویدادها و اخبار، چند نتیجه مشخص دارد:

اول اینکه خریداران خرد ارز که با هدف حفظ ارزش دارایی‌های خود طی چند ماه اخیر، پس‌اندازهایشان را به ارز تبدیل کرده بودند، سقوط آنی و شدید را تجربه کردند و متوجه شدند در شرایطی که افزایش قیمت نتیجه عوامل روانی است، این جریان ظرف کمتر از یک ساعت ممکن است معکوس شود و ارزش دارایی‌هایی که به دلار تبدیل کرده‌اند براحتی هرچه تمام‌تر کاهش پیدا کند. این تجربه قطعا وسواس خریداران خرد را بالا خواهدبرد و حتی در صورت افزایش مجدد قیمت‌ها هم مانند گذشته بی‌محابا وارد بازار نمی‌شوند.

دوم اینکه بانک‌مرکزی با در اختیار گرفتن بخشی از ارزهای خانگی می‌تواند در مواقع ضروری که احتمالا نزدیک‌ترین آن نیمه آبان ماه آینده است، با تزریق همین ارزها، بازار را از التهاب محتمل دور نگه دارد.

سوم هم اینکه مشخص شد جریان‌سازی شبکه‌های اجتماعی می‌تواند در اختیار حفظ منافع ملی و مصالح عمومی قرار بگیرد اگر به صورت صحیح مدیریت شود. تأثیری که کانال‌های تلگرامی، اینستاگرام و… طی دو روز گذشته در ترغیب مردم به فروش ارزهای خانگی و خنثی کردن مقومت دلال‌ها داشتند، نمونه موفقی از این مدیریت و هم‌افزایی بود.




پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *