تیغ انتقاد از بانکها از طی چند هفته اخیر کمی تندتر شدهاست؛ انتقاداتی که این روزها با کلیدواژه “ناترازی بانکها” انجام میشود. گذشته از اینکه چنین تعبیری ابتدا چرا و در چه برههای برای تشریح وضعیت ترازنامه و صورتهای مالی بانکها بکار برده شده آنچه مهم است، تغییری است که تأکید بر این کلیدواژه در پارادایم تحلیل شرایط فعلی بازار ارز، مسکن و تورم و نقدینگی میگذارد.
بهاءالدین حسینیهاشمی از جمله کارشناسانی است که به این نکته ظریف توجه داشته و تأکید دارد در ریشهیابی علل التهابات ارزی چند ساله گذشته باید دایره بررسیها را از ناترازی بانکها فراتر دید و به علل ایجاد این عدم توازنها در صورتهای مالی بانکها توجه کرد.
این نگاه را شاید بتوان در دستهبندی دیدگاههای کارشناسی از جمله رویکردهای مدافع شبکه بانکی دانست که به دنبال منطقی کردن قدرالسهم بانکها در ایجاد شرایط چند ساله اخیر هستند.
مشروح گفتگوی حکاک را با این کارشناس و مدیر یاسابقه بانکی که مدیریت در عالیترین سطوح شبکه بانکی کشور از جمله مدیرعاملی بانک صادرات و بانک آینده(تات سابق) در کارنامه خود دارد، بخوانید:
بهاءالدین حسینیهاشمی تأیید میکند که “رشد بالای نقدینگی طی سالهای متمادی یکی از علل اصلی نوسانات شدید چند سال اخیر در بازار ارز است و شکی هم نیست که وضعیت ترازنامه بانکها که این روزها از آن به عنوان ناترازی یاد میشود، از جمله ریشههای عمده افزایش نقدینگی است”. به اعتقاد او اما این همه ماجرا نیست و “اگر قرار باشد تحلیلی عمیقتر و ناظر بر یافتن چارهای اساسی برای این مشکل داشته باشیم باید به ریشههای ناترازی در شبکه بانکی هم بپردازیم”.
مدیرعامل اسبق بانک صادرات در تشریح این پیشینه به موارد متعددی اشاره میکند از جمله “پایین بودن کفایت سرمایه بانکها، استمرار تسهیلات تکلیفی دولت به شبکه بانکی، تأکید ناصواب دولتها و بانکمرکزی در ادوار مختلف بر تعیین نرخهای دستوری، شیوههای نادرست مدیریت بانکها، رقابت نابرابر مؤسسات اعتباری غیرمجاز با بانکهای مجاز و…”.
به گفته این مدیر باسابقه بانکی “بسیاری از این موارد در واقع معلول و محصول تصمیماتی هستند که شاید در زمان خود درست یا ضروری بودهاند اما به هر حال امروز پیامدهای آنها گریبانگیر شبکه بانکی کشور اعم از دولتی و خصوصی شدهاست”.
حسینیهاشمی اگرچه نه صراحتا بلکه تلویحا این نکته ظریف را نیز گوشزد میکند که “همانگونه که امروز ما میراثدار پیامدهای تصمیمات مدیران قبلی هستیم و به آن تصمیمات بدون در نظر گرفتن مختصات زمانی و مکانی اتخاذ آنها انتقاد وارد میکنیم اصلا بعید نیست که آیندگان نیز بعدها به تصمیماتی که امروز ناچار به اتخاذ آنها هستیم، ایراد وارد بدانند”.
مدیرعامل سابق بانک آینده با تأکید مجدد بر ریشههای ناترازی بانکها در حال حاضر چاره اصلی نوسانات در بازار ارز، مسکن، خدمات و کالاها را “تمرکز بانکمرکزی بر اصلاح ساختار در نظام و شبکه بانکی کشور” دانست.
به باور حسینیهاشمی “متأسفانه مخصوصا طی سه دهه اخیر رؤسای بانکمرکزی در کشور ما بیشتر به دنبال اصلاح رفتار مدیران و مطیع کردن آنها بودهاند تا اصلاح ساختار نظام بانکی. به همین خاطر هم در اغلب مواقع شاهد تکرار دخالتهای بیمورد در نرخهای بانکی و رفتارهای تجاری بانکها،کاشت منسوبان بانکمرکزی در بانکها و… بودهایم”.
تکرار و استمرار این رویه در حالی است که به باور او “بانکمرکزی طی این سالها فاقد یک سیاست پولی بودهاست”.
حسینیهاشمی معتقد است “طی همه این سالها چه در دورانی که با رکود مواجه بودهایم چه با رونق همواره یک روش دنبال شدهاست؛ رفتارهای دستوری”. این در حالی است که با وجود این رفتار حاکمیتی اشتباه معمولا شاهد انتقاد و مطالبه رؤسای وقت بانکمرکزی از شبکه بانکی بودهایم”.
این کارشناس بانکی اما بر این نکته نیز تأکید دارد که “اصلاحات ساختاری در نظام و شبکه بانکی کشور در حال حاضر از پیچیدگی و دشواریهایی برخوردار است که انجام آن نه تنها از عهده بانکمرکزی بلکه از توان دولت به تنهایی نیز خارج است و نیازمند ارادهای فراقوهای است”.