به گزارش بلومبرگ، شبکه پرداخت جهانی واقع در بروکسل موسوم به سوئیفت در دهه ۱۹۷۰ میلیاردی توسط گروهی از بانکهای بینالمللی تشکیل شد. هدف این بود که با به اشتراک گذاشتن اطلاعات، نقل و انتقالات مالی را استاندارد و با تعیین استانداردهای خودساخته توسط کشورها یا حتی بانکهای بزرگ و اعمال این استانداردها جلوگیری کنند.
سوئیفت متعلق به اعضای تشکیل دهنده آن و محور اصلی بانکداری بینالمللی مدرن است و روزانه شاهد رد و بدل شدن ۳۰ میلیون پیام مرتبط با نقل و انتقالات مالی بین ۱۱ هزار بانک است.
در سال ۲۰۱۲ که اتحادیه اروپا بانکهای ایران را تحریم کرد، سوئیفت ۳۰ بانک ایرانی از جمله بانک مرکزی ایران را از این سامانه اخراج کرد. در نتیجه با از دست رفتن دسترسی بانکها به سوئیفت، ایران توانایی دریافت پول نفت صادراتی خود و همچنین پرداخت پول کالاهای وارداتی را از دست داد. در پی این تحریمها تنها راه صادرات نفت ایران استفاده از نظام حواله بانکی بود که البته بانکهای کمی در خارج از این کشور این حوالهها را قبول میکردند.
این مسئله اصلیترین علت کاهش شدید درآمدهای نفتی ایران از ۹۲ و نیم میلیارد دلار در سال ۲۰۱۱ به ۵۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۲ بود و این روند تا زمان توافق هستهای ادامه یافت شرکتهای ایرانی و به طور کلی طرف ایرانی پس از این اقدام به طرف سیستم پرهزینه، قدیمی و کند حواله بانکی روی آورد.
در سال ۲۰۱۶ اما با تصویب توافق هستهای و رفع تحریمها، بانکهای ایرانی مجددا به سوئیفت وصل شدند و جریان نقل و انتقال پیام به حالت عادی بازگشت.
پس از گذشت دو سال اما با خروج آمریکا از برجام و مخالفت طرفهای اروپایی و آسیایی این توافق، اکنون سوییفت به میدان زورآزمایی ترامپ و رهبران سه کشور اروپایی باقی مانده در برجام تبدیل شدهاست.
تصویب مقررات خنثیسازی تحریمهای آمریکا علیه ایران در اتحادیه اروپا میتواند به این معنا باشد که سوئیفت دوباره برای بانکهای ایرانی قطع نخواهدشد؛ اتفاقی که بیاینه سوییفت آن را تأیید میکند. سوییفت اعلام کرده با قانونگذاران آمریکا و اروپا در این زمینه مشاوره کردهاست اما بعید بنظر میرسد سوئیفت بر خلاف قانون اتحادیه اروپا عمل کند.
بر این اساس در صورتی که اتصال ایران به سوئیفت ادامه یابد، بعید بنظر میرسد تحریمهای جدید تاثیر جدی بر ایران بگذارد. به عبارتی دیگر اروپا که هم اکنون در موضوع اعمال تعرفه گمرکی برای واردات فولاد و آلومینیوم به آمریکا با دولت این کشور اختلاف دارد لزومی ندارد که سیاستهای ترامپ در قبال ایران را پیروی کند. در صورتی که اتحادیه اروپا از قطع کردن اتصال ایران به سوئیفت خودداری کند، آمریکا می تواند سوئیفت را تحریم کند اما این مسئله هم به ضرر خود آمریکا خواهد بود و هم عواقب جدی برای نظام مالی بینالمللی در پی خواهد داشت.
اگر سوئیفت غیرقابل اعتماد شود تقاضا برای نظامهای اطلاعات پرداخت جایگزین به شدت افزایش خواهد یافت و این امکان وجود دارد که استارتآپهایی نظیر بلاک چین و یا دیگر نظامهای پرداخت جایگزین آن شود. هم اکنون مدتهاست روسیه و ایران به سمت نظامهای پرداخت بلاکچین محور به عنوان جایگزینی برای سوئیفت رفتهاند تا بتوانند مبادله بر اساس دلار را کنار بگذارند.
از طرفی روسیه نظام بومی پرداخت جایگزین سوئیفت را در داخل این کشور راهاندازی کرده و در حال فشار به بانکها و شرکتهای اتحادیه اوراسیای برای استفاده از آن است.
نکته قابل توجه این نظام پرداخت هزینه بسیار تبادل پیامهای آن در مقایسه با سوئیفت است. از سال ۲۰۱۵ نیز چین به صورت آزمایشی نظام پرداخت غیرمرزی خود به یوآن را راهاندازی کرد. استفاده از این سیستم هنوز به صورت گسترده انجام نشده اما میتواند برای کشوری که میخواهد تحریمهای آمریکا را دور بزند راه حل خوبی باشد.
هر چه کار با سوئیفت سختتر باشد سیستمهای جایگزین آن از جذابیت بیشتری برخوردار است. از سوی دیگر بازگشت به دوران پیش از سوئیفت که بانکها مجبور بودند با فرمتهای مختلف اطلاعات نقل وانتقال پول را ارسال کرده و دریافت کنند، دور از تصور نخواهند بود.
در صورتی که اتحاد بین کشورها ضعیف شده و قوانین نادیده گرفته شوند زیرساختهای جهانی که از آنها به عنوان برگ برنده استفاده میشود نیز نسبت به فشارها، شوکها و حتی فروپاشی در امان نخواهند بود.