جهشهای رویایی شاخص بورس و افزایش رشکبرانگیز ارزش سهام برخی شرکتها در بازار سرمایه طی روزهای اخیر معلول هر علت یا عللی باشد، این سؤال را به دنبال دارد که این بازار تا چه حد و تا کجا میتواند به عنوان جایگزینی برای بازارهای دیگر، به جذب نقدینگی سرگردان کمک کند.
این پرسش از آنرو پررنگتر میشود که احساس عمومی در ایران، ریسک زیادی برای سرمایهگذاری در بورس قائل است و تجربه فراز و فرودهای قابلتوجه شاخص و ارزش سهام نیز به مدد تأیید این تجربه میآید. نمونه اخیر چنین اتفاقی را میتوان در افت بیش از ۱۵۰۰ واحدی شاخص پس از چند روز جهش چشمگیر طی هفته اخیر سراغ گرفت.
گذشته از این شاید یکی از دلائل ترجیح سرمایهگذاری در بازارهایی مانند سکه و ارز به جای اعتماد به بورس، عدم اطلاع کافی از عوامل مؤثر بر بازار سرمایه است که پیشبینی را برای عموم مردم دشوار میکند.
سیدمحمد یوسف امینداور، کارشناس ارشد و فعال بازار سرمایه درباره همین علل و عوامل مؤثر بر شاخص بورس که طی ده روز اخیر مسبب جهش شدید ارزش سهام و رکوردشکنیهای پیدرپی شاخص شده، در قالب تحلیلی که در اختیار حکاک قرار داده، به تحلیل فاکتورهای مؤثر بر شاخص و تأثیرگذاری آنها پرداختهاست.
تحلیل این کارشناس بورس را بخوانید:
در قدیم مَثلی بود که میگفت : بالاخره در کوچه ما هم عروسی خواهد شد. اکنون نیز بنظر میرسد پس از مدتها حسرت، فعالان بازار سرمایه سرانجام شاهد حضور نقدینگی در این بازار هستند. آمارها حکایت از آن دارند که در روزهای گذشته حجم عظیمی از نقدینگی اشخاص حقیقی به بازار سهام سرازیر شدهاست. حجم معاملات خرد سهام نیز به عنوان پارامتری که نشاندهنده نشاط بازار است در روزهای اخیر به رکوردهای تاریخی خود نزدیک شدهاست.
همین طور که در نمودار ملاحظه می شود، حجم متوسط معاملات خرد سهام در شش ماهه دوم سال ۹۶ و سه ماهه ابتدایی امسال در محدوده ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیارد تومان بوده و فقط در مقطع کوتاهی بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد تومان قرار داشته است. اما در نیمه دوم خردادماه ناگهان شاهد صعود جهشی حجم معاملات به محدوده ۶۰۰ میلیارد تومان هستیم. همچنین آمارها حکایت دارند که از ابتدای خرداد ماه قریب به هزار میلیارد تومان نقدینگی تازه نفس توسط کدهای حقیقی به بازار تزریق شده است.
علل مختلفی برای این امر میتوان برشمرد؛ مواردی مثل هجوم نقدینگی سرگردان جامعه که همچون روحی ناآرام به بازار سهام نیز سرک کشیده است یا گمانههایی که از دستهای پنهان و پیدای دولتی خبر میدهند اما شاید در این میان مهمترین علت را باید در نرخ ارز جست البته ممکن است برخی ریشه رشد نرخ ارز را نیز در افزایش بیرویه نقدینگی بجویند اما آنچه تاثیر مستقیمی بر بازار سهام داشته، رشد نرخ ارز است. باید توجه داشت که تا چند هفته پیش مرغِ دلار مدیران دولتی بر یک پای ۴۲۰۰ تومانی ایستاده بود اما کمکم شاهد کوتاه آمدن آنها از مواضعشان و عقبنشینی به نفع تولیدکنندگان و صادرکنندگان هستیم.
گمانههای افزایش نرخ ارز صادراتی و گشایش بازار دوم ارزی باعث شده است نگاه تازهای از سوی فعالان اقتصادی به سهام شرکتها معطوف شود. نگاهی که با محاسبه ارزش جایگزینی و همچنین افزایش مبلغ فروش و سود حاصل از صادرات، شرکتها را از نو ارزیابی میکند. گرچه نقدینگی تازه وارد میتواند بر همه سهام بازار تاثیر بگذارد اما با توجه به حجم سنگین این مبالغ، نمادهای کوچک برای آنها جذابیت ندارند و صاحبان آنها ترجیح میدهند نقدینگی خود را در شرکتهای بزرگی مثل نمادهای فلزی و پتروشیمی پارک کنند که هم متاثر از نرخ ارز هستند و هم توان جذب نقدینگی را دارند.