مدافعان افزایش قیمت ارز که برای توجیه رویکرد خود از این افزایش به واقعیشدن نرخ ارز تعبیر میکنند، تأثیری است که این افزایش میتواند در بهبود صادرات داشته باشد. در مقابل اما مخالفان افزایش قیمت ارز، این تصمیم را دارای پیامدهای تورمی فراوانی میدانند که معیشت مردم را به شدت تحت تأثیر قرار خواهد داد.
گذشته از این دو نگاه، نکته مهمی که معمولا در مقایسه میان ادله موافقان و مخالفان نرخ ارز مغفول میماند، راستیآزمایی و بررسی سهمی است که افزایش نرخ ارز در بهبود صادرات میتواند داشته باشد. به عبارت دیگر بررسی دو شاخص مهم باید مورد توجه قرار بگیرد؛ نخست نسبت اموال سرمایهای خارجی به کل سرمایهگذاریها و دیگری نسبت مواد اولیه وارداتی به ارزش تولیدات.
بررسی این دو نسبت طی دهه ۸۳ تا ۹۳ از کل اموال سرمایهگذاری شده در رشته فعالیتهای صنعتی شامل ماشینآلات، تجهیزات، زمین، ساختمان و نرمافزار به طور متوسط ۲۰ درصد از خارج از کشور تامین شده است. در این میان، صنایع تولید منسوجات، انتشار، چاپ و تکثیر رسانههای ضبط شده، تولید چوب و محصولات چوبی، تولید محصولات لاستیکی و پلاستیکی، دباغی و عمل آوردن چرم، تولید پوشاک، تولید مبلمان، صنایع مواد غذایی و صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی بخش بزرگتری از تجهیزات سرمایهای مورد نیاز خود را از طریق واردات تامین میکنند.
از سوی دیگر نیز بسیاری از صنایع به واردات محصولات نیمساخته و مواد اولیه که تحت عنوان کالاهای واسطهای طبقهبندی میشوند وابسته هستند بنابراین با افزایش نرخ ارز، هزینههای تولید در بخش صنعت افزایش خواهد یافت. صنایع تولید رادیو و تلویزیون و دستگاههای ارتباطی، صنایع تولید محصولات از توتون و تنباکو و صنایع انتشار، چاپ و تکثیر رسانههای ضبط شده وابستگی بسیار زیادی به مواد اولیه وارداتی دارند. از میان صنایع مهم نیز صنعت خودروسازی و نیز برخی صنایع مانند داروسازی و صنایع تولید روغن وابستگی بالایی به واردات این نوع کالاها دارند.
اگرچه افزایش نرخ ارز میتواند همانگونه که مدافعان واقعیشدن نرخ میگویند، موجب بهبود شرایط تولید در صنایع صادراتی و نیز صنایع جایگزین واردات شود ولی از این واقعیت نیز نباید غافل بود که طبق بررسیهای مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی افزایش ۱۰ درصدی در نرخ ارز، صادرات غیرنفتی را تنها ۱٫۲ تا ۱٫۴ درصد افزایش میدهد.
این واقعیت از آنجا نشأت میگیرد که به طور متوسط توسط حدود ۱۱ درصد از فروش کل کارگاههای صنعتی در قالب صورت صادرات مستقیم بوده است. صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی، دباغی و عمل آوردن چرم، و تولید فلزات اساسی
جزو صنایعی قرار میگیرند که سهم صادرات مستقیم از کل فروش آنها از متوسط بخش صنعت بیشتر بوده است بنابراین با توجه به سهم حدودا ۳۰ درصدی این سه رشته فعالیت از کل ارزش افزوده بخش صنعت، منافع افزایش قیمت ارز تنها برای این سه رشته قابل توجه خواهد بود.